در این ساعات غم انگیز، که برای چندمین بار، حرمت مرزهای خاک مقدس کشورمان، بار دیگر توسط یک قدرت اتمی منطقهایی یعنی اسراییل شکسته شد، چه می شود گفت جز اظهار تاسف از شرایطی که بر ایران و ایرانیان تحمیل شده است.
تا کنون اگر حملات سرد روسیه به ایران را نادیده بگیریم، که در واقع حمله اطلاعاتی و سیاسی آنان به موجودیت ایران انجام شده است، و در نتیجه این حمله، متاسفانه ج.ا.ایران در کنار متجاوزی همچون ولادیمیر پوتین در حمله به کشوری مستقل مثل اوکراین قرار گرفت، و روسها مقامات کشور ما را با خود در این تجاوز هماهنگ کردند، که این خود نشان از موفقیت روسها در تسخیر منابع قدرت در تهران بود، که تن دادن به این نفوذ روسی در کشور، یک حرکت کاملا اشتباه و غیر ملی بود و...،
امروز فقط مانده است که هندیها و روسها نیز حمله مستقیم نظامی به خاک ایران داشته باشند، چرا که در میان چهار کشور دارای توان هستهای در اطراف کشورمان، پاکستان و اسراییل حرمت مرزهای ما را شکستهاند و...،
از این رو در این ساعات تاسفبار که کشور درگیر یک جنگ دیگر گردید، هرگز جای گفتن این حرفها نیست، ولی امثال ما که در روند کشور خود هیچ نقشی نداریم، چه بگوییم؟ جز اظهار تاسف از شرایطی که بر ایران و ایرانیان تحمیل شد، و میشود، تنها میتوان مدعی شد که ایران به پای اهدافی غیرملی از جمله «نابودی اسراییل» قربانی شد، و این اشتباهی بزرگ بود، که کشور را در زیاده روی در «مبارزه با استکبار جهانی» ، «استکبار ستیزی»، «غرب ستیزی»، «امریکا ستیزی»، «اسراییل ستیزی» و... غرق کردند و اینچنین بود که شرایطِ تحمیل یک جنگ تحمیلی دیگر شکل گرفت، و عملیاتی شد.
بیشک نمیتوان از کنار حمله به خاک کشور گذشت، این جنگ افروزی دیوانهوار که در روند انجام مذاکرات با امریکا انجام شد، محکوم است، دنیا و منطقه خونبار خاورمیانه اسیر جنگ افروزان افراطی شده است، که برای نجات خود نیاز به جنگ دارند، در اسراییل، نتانیاهو برای نجات دولت خود به جنگ نیاز داشت، و آنرا آغاز کرد، و در داخل ایران نیز تداوم انقلابیگری، در حالی که از پیروزی انقلاب نزدیک به 50 سال می گذرد، شرایط را برای سوق دادن کشور به این فرجام تلخ موثر بود.
23 خرداد 1404